راستینراستین، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

حرف هایی برای فردا

ختنه گل پسرم

روز 12 اسفند با بابا حسن و مامان بزرگ و بابا بزرگت رفتیم مطب دکتر نعیم آسا برای ختنه عزیز دلم . قربون شکلت برم که وقتی آمپول بی حسی رو برات میزدن چقدر گریه کردی ولی بعدش خیلی اذیت نشدی . مبارکت باشه قربونت برم من .   اینم عکسات قبل از این که بریم   ...
17 اسفند 1392

جشن 1 ماهگی

راستین عزیزم 1 ماهگیت مبارک قربونت برم .فردای روزی بردیمت دکتر ، با بابا حسن برای جشن 1 ماهگیت رفتیم رستوران هانی پارسه تا سه نفری یه جشن کوچیک بگیریم. اولین بار بود که تو با من و بابا حسن اومدی گردش که خیلی هم پسر خوبی بودی. تمام مسیر رفت و تمام مدتی که تو رستوران بودیم خواب بودی و تو مسیر برگشت بیدار شدی .ایشالا تولدت عزیزم .
17 اسفند 1392

عکس از اتاقت

راستین جان چند تا عکس از اتاقت گرفتم تا همیشه برات بمونه تخت و کمدتو با بابا حسن از نی نی قشنگه تو خیابان ولی عصر خریدیم همه عروسک ها و ماشین هایی که تو ویترین کمدته با بابا حسن خریدیم همه لباس ها و فرش اتاق و وسایل کمدتو با خاله حدیث خریدیم Border اتاقت هم بابا حسن روزی که من بیمارستان بودم خرید و شبی که اومدم خونه آخر شب با عمو مرتضی برات زدن ...
3 اسفند 1392

1 ماهگی

1 ماهگی راستین عزیزم برای 1 ماهگیت روز 30 بهمن با بابا حسن رفتیم پیش دکتر خاچاطوریان که خداروشکر از همه چیز راضی بود و هیچ مشکلی نبود . ایشالا همیشه سلامت باشی عزیزم . ...
3 اسفند 1392
1